زيباترين مخلوق
با همسر وارد نمايشگاه گل و گياه شد و به همه غرفه ها سر زد. توي يكي از غرفه ها دسته گلي خريد و به همسر هديه داد. وقتي از نمايشگاه برگشتند به همسر گفت:_چيزهايي كه ديديم زيباترين مخلوقات خدا بودند!
همسر دسته گلش را بو كرد و گفت:
_نه به زيبايي گل هايي كه بهم دادي!
از كتاب "سه خط قصه!"
حسن ايماني