فرضیه غلط اما نتایج درست
داستان
فرضیه غلط اما نتایج درست
************
ریاضیات بسیار زیبا و پیچیده است مخصوصا هندسه حال میخواهم از ابتدایی ترین و اصولی ترین مبحث در هندسه داستانی را بگویم که بر اساس فرضیه ی غلط بنا شده اما نتایج بسیار قوی در برداشته و خیلی از معادلات و محاسبات و احجام و سطوح براساس همین فرضیه که با اغماض در نظر گرفته شده و باعث تعریف اصول اساسی در هندسه شده
اولین مبحث در هندسه تعریف نقطه است ، تعریف نقطه در هندسه : اثر خودکار بر روی کاغذ یا نقطه نه طول و نه عرض و نه ارتفاع دارد ، در صورتیکه هم دارای طول و هم عرض و هم ارتفاع است ، گام دوم در هندسه ، تعریف خط است ، خیلی جالبه از میلیون ها نقطه کنار هم خط بوجود میاید ، خط دارای هویت می شود از بی نهایت نقطه بی هویت که هیچ بعدی ندارد خط زاده میشود
گام سوم تعریف نیم خط
اگر این خط از یک طرف بشود به آن نقطه اضافه کرد و از طرف دیگر مسدود باشد را نیم خط گویند
گام چهارم تعریف پاره خط
اگر خط از دو طرف مسدود باشد و قابل اضافه کردن نقطه نباشد را پاره خط میگویند
حال که این چهار اصل اساسی را در هندسه پایه ریزی و براساس اینکه نقطه را بدون بعد فرض کردیم ، اشکال هندسی دارای معنا می شوند مانند مربع و مستطیل و لوزی و... و سطح و معادلات سطح بوجود میاید و سپس سراغ حجم میرویم و از حالت دو بعدی مبحث را گسترده تر میکنیم و سه بعدی و احجام را حساب میکنیم و حجم مکعب و استوانه و هرم و هرم ناقص و ....
جالب اینکه با همین فرضیه و تعریف که از نقطه کردیم و پذیرفتیم که هیچ بعدی ندارد بشر محاسبات دقیقی انجام داده طوریکه ماهواره روی مدار قرار میدهد و یا سفینه به فضا میفرستد و....
حال
در فلسفه ی من پایه و اصول به هر شکلی را باید پذیرفت دنبال دلیل نبود مثلا عشق به معشوق و باید ان را متعالی کرد تا به عرفان واقعی و ذات مقدس او رسید
*******
مرتضی حاجی آقاجانی
مشهد
99/11/09
شکل قلم:F اندازه قلم: A A رنگ قلم: پس زمینه: فرضیه غلط اما نتایج درست
************
ریاضیات بسیار زیبا و پیچیده است مخصوصا هندسه حال میخواهم از ابتدایی ترین و اصولی ترین مبحث در هندسه داستانی را بگویم که بر اساس فرضیه ی غلط بنا شده اما نتایج بسیار قوی در برداشته و خیلی از معادلات و محاسبات و احجام و سطوح براساس همین فرضیه که با اغماض در نظر گرفته شده و باعث تعریف اصول اساسی در هندسه شده
اولین مبحث در هندسه تعریف نقطه است ، تعریف نقطه در هندسه : اثر خودکار بر روی کاغذ یا نقطه نه طول و نه عرض و نه ارتفاع دارد ، در صورتیکه هم دارای طول و هم عرض و هم ارتفاع است ، گام دوم در هندسه ، تعریف خط است ، خیلی جالبه از میلیون ها نقطه کنار هم خط بوجود میاید ، خط دارای هویت می شود از بی نهایت نقطه بی هویت که هیچ بعدی ندارد خط زاده میشود
گام سوم تعریف نیم خط
اگر این خط از یک طرف بشود به آن نقطه اضافه کرد و از طرف دیگر مسدود باشد را نیم خط گویند
گام چهارم تعریف پاره خط
اگر خط از دو طرف مسدود باشد و قابل اضافه کردن نقطه نباشد را پاره خط میگویند
حال که این چهار اصل اساسی را در هندسه پایه ریزی و براساس اینکه نقطه را بدون بعد فرض کردیم ، اشکال هندسی دارای معنا می شوند مانند مربع و مستطیل و لوزی و... و سطح و معادلات سطح بوجود میاید و سپس سراغ حجم میرویم و از حالت دو بعدی مبحث را گسترده تر میکنیم و سه بعدی و احجام را حساب میکنیم و حجم مکعب و استوانه و هرم و هرم ناقص و ....
جالب اینکه با همین فرضیه و تعریف که از نقطه کردیم و پذیرفتیم که هیچ بعدی ندارد بشر محاسبات دقیقی انجام داده طوریکه ماهواره روی مدار قرار میدهد و یا سفینه به فضا میفرستد و....
حال
در فلسفه ی من پایه و اصول به هر شکلی را باید پذیرفت دنبال دلیل نبود مثلا عشق به معشوق و باید ان را متعالی کرد تا به عرفان واقعی و ذات مقدس او رسید
*******
مرتضی حاجی آقاجانی
مشهد
99/11/09